مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
در مورد صلح بین دو طایفه دشمنى ما با شما براى خدا و در راه خداست. بنابراین با دنیاى شما صلح نمىكنیم و بر پایه همین تفسیر است كه به طور متوالى شاهد بروز تضادهاى درونى به صورت توطئههاى متعدد معاویه براى قتل امام هستیم(استفاده از هر وسیله ممكن) و در مقابل، امام را نیز مىبینیم كه (تنها با وسایل مشروع) در صدد تضعیف حكومت معاویه است. البته معاویه بارها مىكوشید بر تضادهاى حقیقى جبهه باطل و حق سرپوش گذارد و حداقل در منظر عمومى منازعات خود و امام را امرى در نهایت حزبى، قبیلهاى و طایفهاى جلوه دهد و در مقابل امام با درایت كامل اجازه شكلگیرى چنین تصورى را نمىداد. بنابراین تمام تلاش معاویه این بود كه بر تضادهاى حقیقى دو جبهه سرپوش گذارد و جبهه حق را در سایه صلح ظاهرى در خود هضم كند و برعكس امام مىكوشید در سایه صلح ظاهرى بیشترین منافع متصور را نصیب خود و شیعیان كند و در عوض تضادهاى درونى را در هر فرصت ممكن بروز دهد. نمونهاى تاریخى را در این باره مىخوانیم: معاویه براى مروان نامهاى نوشت و در آن از مروان خواست دختر عبدالله بن جعفر، برادرزاده امام على (علیهالسلام)، را براى پسرش یزید خواستگارى كند و افزود: مهریهاش هر قدر باشد، مىپذیرم و هر قدر قرض داشته باشد، مىدهم. به علاوه این وصلت موجب صلح بین بنىامیه و بنىهاشم خواهد شد. مروان بلافاصله بعد از دریافت نامه با عبدالله بن جعفر ملاقات و موضوع خواستگارى را مطرح كرد. او گفت: اختیار این امور با حسن بن على(علیهماالسلام) است. از او خواستگارى كن. مروان به ناچار نزد امام رفت و دختر عبدالله را خواستگارى كرد. امام به او فرمود: هر كسى را كه مىخواهى دعوت كن تا گرد هم آیند. وقتى بزرگان دو طایفه جمع شدند، مروان بلند شد و بعد از خطبه و حمد و ثناى الهى گفت: امیرمؤمنان معاویه به من فرمان داده تا زینب دختر عبدالله بن جعفر(3) را براى یزید خواستگارى كنم به این ترتیب كه: هر قدر پدرش خواست مهر تعیین كند. هر قدر پدرش مقروض بود، مىدهم. این وصلت موجب صلح بین دو طایفه بنىامیه و بنىهاشم مىشود. یزید پسر معاویه كسى است كه نظیر ندارد. به جانم سوگند حسرت و افتخار شما به یزید بیشتر از حسرت و افتخار او به شماست و او كسى است كه به بركت چهرهاش از ابرها طلب باران مىشود. |